از سال ۱۴۰۰ به بعد با شدت گرفتن سیاستهای انقباضی و ناهماهنگی بیش تر در سیاستهای کلان مالی و پولی به همراه تعمیق آرام آرام رکود تورمی و جا ماندن دستمزدها از تورم در کنار کم شدن نقدینگی در بازار و افزایش ریسک های اقتصادی پس از خرداد امسال، خودرو گام به گام از کالای سرمایه ای در کوتاه مدت با یک پارادایم شیفت به کالای سرمایه ای در دراز مدت تبدیل و اثر پذیری آن از دلار کاسته و قیمتهایش حدود ۳۰ تا ۳۵ از نرخ حقیقی دلار عقب افتاد که آمارهای رسمی در حالی بازار خرد سرمایه ای چون طلا را با سود دهی بیش از ۱۳۰ درصد در سال ۱۴۰۳ نشان میدهد که میزان سود آوری در بازار خودرو در سال گذشته تنها میانگین ۲۵ درصد بوده است.
من حقیقتا و عمیقا معتقدم بازار خودرو هوشمند بوده و شرایط خودش را با نبض حقیقی اقتصاد هم راستا میکند. مضافا اینکه هوشمندی همیشه سبب شده که قیمتها در دل فاکتورهای حیاتی و ساده ای همچون میزان عرضه و تقاضا در کنار نرخ ارز و درصد حقیقی تورم کشف شده و بر این امر مهر تاییدی بزند که اقتصاد و قیمت گذاری به صورت دستوری نه تنها نتیجه مثبت ندارد، بلکه در کنار سرکوب قیمتی سبب انباشت تورم قیمتی و به رکود کشیدن کسب و کارها میشود.
آنچه در همه این ادوار بر بازار خودرو گذشت، به نظر می آید نگاه سیاستگذاران عموما تصدی گری نه تنها در بازار بوده بلکه صنعت خودرو و واردات نیز مکمل این نظریه نشان داده شده است. در حالی که در اقتصادهای باز و شفاف دنیا سیاستگذاران و قانون گذاران نه تنها در مقام نظر بلکه در مقام عمل نیز نقش قانون گذاری و سیاستگذاری و ناظر را ایفا و سایر فعالیت های بخش هایی همچون بازار و واردات و صنعت را به بخش پویای خصوصی واگذار میکنند.
در هر صورت اینکه صنعت خودرو و قطعه به محاق رفته و واردات خودرو نیز مسیر غیرکارشناسی را طی میکند، بر کسی پوشیده نیست.
اما شاید در این لحظات مهم همچنان بتوان فانوس به دست در بازار خودرو بر این امر مجددا تاکید کرد که تنها راهکار احیای بازار خودرو آنهم در دراز مدت، تغییر دیدگاه کلان در اقتصاد سیاسی در کنار اتصال به زنجیره تامین جهانی برندهای خودروسازی و فاصله گرفتن از روش های خلق الساعه و زیانبار همچون فروش در سامانه و بورس و قیمت گذاری دستوری و سپردن فروش به دست شرکتها و آزادسازی مرحله ای و آرام قیمت هاست. در غیر این صورت بر میزان انباشت معوقه های شرکت ها و مصائب خدمات پس از فروش تا پایان ۱۴۰۴ به شکل متنابهی افزوده و کسب و کارهای متعدد دیگری را درگیر خاموشی و ریزش نیرو می کند.
و شرایط این روزهای بازار خودرو منرا به یاد اثر فاخر مولف سینمای ایران زنده یاد استاد علی حاتمی در فیلم مادر و دیالوگ جانکاه استاد اکبر عبدی می اندازد که میگوید: مادر مرد از بس که جان ندارد...
و اینجاست که میتوان گفت : بازار خودرو مرد از بس که جان ندارد!
تبادل نظر